ای غم ای شمع روشن عاشق
ای گدازنده تن عاشق
ای به دل های رنجدیده مقیم
ای نشانی ز بودن عاشق
بهر من همچو قند شیرینی
گرچه بر دل چو کوه سنگینی
آه ای مونس شبانه بیا
ای چراغ و صفای خانه بیا
ای غم ای همدم همیشه من
ای ز سیمای او نشانه بیا
خانه کن در دلم که افسرده ست
بی وجود تو قلب من مرده ست
سال ها همنشین من بودی
نیمه شب ها قرین من بودی
هر زمان یاد دوستان کردم
در دل آتشین من بودی
یک نگاه دوباره بر ما کن
آتشی جاودانه بر پا کن
بی تو در خانه ام صفایی نیست
جز تو ام یار و آشنایی نیست
ای غم امشب غریب و تنهایم
پیش من یار با وفایی نیست
در دلم مرغ آرزو مرده ست
گل “امید” بی تو پژمرده ست
نیشابور ـ 1369